زندگي انسانهاي حكيم سراسر درس است فقط بايد با دقت در آن انديشيد تا به نكات حكمت آموز در رفتارهاي اين چنين انسانهايی پيبرد.
كلاس درس خارج فقه مقام معظم رهبري به اذعان همه حاضرين در آن از غناي فقهي و اصولي بسيار بالايي برخوردار است اما در كنار آن نكات قابل تأملي نيز در رفتار معظم له وجود دارد كه مي تواند الگوي رفتاري مناسبي براي همگان باشد.
براي مثال هرگاه يكي از جلسات درس با شهادت ائمه عليهم السلام همزمان شود رهبر معظم انقلاب دقايقي زودتر درس را به پايان ميرسانند و يكي از روحانيون حاضر در كلاس را (كه البته توسط دفتر از قبل مشخص شده است) دعوت ميكنند تا ذكر مصيبتي كوتاهي نمايند.
روز شهادت امام هادي(ع) (۱۶ خرداد) اين امر صورت نگرفت. امروز معظمله دقايقي زودتر مبحث را به پايان رسانده و بيان داشتند كه ما مطابق هميشه ميخواستيم ديروز كه شهادت امام هادي(ع) ذكر مصيبتي توسط يكي از آقايان داشته باشيم كه ميسر نشد ولي بنده علاقه دارم ذكر مصيبت را داشته باشيم لذا از عزيزي كه ديروز قرار بود بيايند درخواست ميكنيم امروز تشريف بياورند.
اين مسأله نشان ميدهد معظمله به چه ميزان نسبت به برقراري مجالس عزاي اهل بيت اهتمام نشان ميدهند و در حالي كه حتي يك روز از شهادت امام هادي(ع) گذشته بود لكن در برابر آن امام همام احساس وظيفه كردند و به هر شكلي بود جلسه عزاي اهل بيت عصمت و طهارت را برگزار نمودند. اين در حالي است كه اولاً جلسه ايشان درسي است و ضرورتي بر اقامه عزا در آن وجود ندارد و ثانياً در شهادت امام هادي(ع) كمتر كسي نسبت به برگزاري جلسه عزاداري اهتمام ميورزد كه اين حركت مقام معظم رهبري مي تواند درسي باشد براي همه پيروان ولايت كه در هر شرايطي نسبت به برقراري مجالس ذكر مصيبت اهل بيت اقدام نمايند.
آن چه به تازگی در کشور رخ داد، اگر هیچ پیامدی هم نداشته باشد؛ پردهبرداری از بازی مشترکی است که دو جریان سیاسی به ظاهر متقابل در عرصهی سیاست به نمایش گذاشتهاند؛ آیا میتوان صحنههای بعدی این بازی را پیشبینی کرد؟
سکوت جریان نفوذی دولت در مقابل جریان فتنه پس از انتخابات 88، هرچند علامت سوالهای بسیاری را در اذهان ایجاد کرد؛ و گرچه پس از تدوام این سکوت در پی اتفاقات 25 بهمن 89، بسیاری را به اتخاذ موضع واداشت؛ اما نتوانست همچون امروز زنگ خطر این همسویی را به صدا درآورد.
فهم پدیدههای سیاسی و تحلیل این قبیل رویدادها البته هیچگاه نباید با مطلقانگاری همراه باشد، چرا که حلقههای مفقود فراوانی همیشه در میان است که نباید تأثیر آنها را در واقعنگاری قضایا نادیده گرفت. اما به هر روی، مشاهدات و یافتههای موجود در این عرصه هم حاوی نکات فراوان و البته قابل توجهی هستند که هر یک گویای شعبهی تازه از یک ماجرا خواهند بود.
زمین مشترک بازی جریان انحرافی و فتنه در ماجرای اخیر و دروازهی واحدی که هر دوی آنها هدف شلیک توپهایشان قرار دادند نمونههایی از همین یافتههاست که گویای ابعاد تازه ای از رویکردی است که جریان انحرافی در پیش گرفته است.
هدف مشترکی که هر دو جریان به دنبال آن بودهاند و البته هریک منافع خاص خود را در آن دنبال میکنند، «جدایی افکنی و ایجاد فاصله میان رییسجمهور و اصولگرایان» است.
اثبات این مدعا و بیان و شواهد چنین مقولهای مجال موسعی میطلبد که این نوشته فاقد آن است؛ هرچند با اندکی تامل میتوان تا حد قابل توجهی این رویداد را تصدیق کرد اما به هر روی، مسئلهی اصلی در این میان رویکردی است که جریان انحرافی مدتهاست در پیش گرفته و امروز بعد تازهای از آن آشکار شده است.
جریان نفوذی دولت که درست یا غلط با محوریت رییس دفتر رییس جمهور شناخته میشود، مدتی است که خویش را در قامت یکی از کنشگران فضای سیاسی ایران تعریف کرده و در تلاش است تا هرچه بیشتر بر اعتبار و اثربخشی خود بیافزاید.
با این همه، تازهواردی این جریان به جمع بازیگران عرصهی سیاست، تا مدتها آنها را از قرار گرفتن در کانون توجهات دور نگه میداشت هرچند که تلاشهای فراونی هم از سوی آنها برای جلب توجه دیگران صورت گرفت. اقدامات تأملبرانگیز فراوان جریان انحرافی که برای رهایی از گمنامی دنبال میشد، البته روز به روز رنگ تازهای به خود میگرفت و در مقابل نحوهی مواجه با آن نیز، اندکی دقت و ظرافت میطلبید؛ چرا که این جریان خویش را به رییسجمهور برخاسته از جریان اصولگرا منسوب میکرد و در مقابل اقداماتی مغایر با برخی ارزشهای انقلاب، انجام میداد.
با این مقدمه به نظر میرسد ضرورت شناخت دقیق چنین جریانی که رگههایی از عدم شفافیت هم در آن مشاهده میشود به خوبی نمایان شده است. این ضرورت البته آن زمان دو چندان خواهد شد که به همسویی جریان انحرافی با فتنهگران در جریان اخیر توجه شده و البته جملهی کلیدی «هوشنگ امیر احمدی» را در مصاحبه با روزنامهی «گاردین» فراموش نکنیم که گفته بود: «مشایی آلترنانتیو جنبش اصلاحات است» و ابراز امیدواری کرده بود که «مشایی رییس جمهور آینده ایران خواهد شد.»
در همین راستا، این نوشته بنا دارد تا به نحوهی گذرا اندکی از ابعاد ماهوی جریان انحراف را بررسی کرده و برخی محورهای مورد تاکید این جریان را که به نحوی درکنش سیاسی آنها نمود یافته، به شکل دستهبندی شده ارایه نماید.
جریان انحراف و اولویتهای سال 90
به خوبی میتوان دریافت که یکی از اولویتهای اصلی جریان نفوذی دولت، کسب هرچه بیشتر کرسیهای مجلس در سال جاری است. این هدف اما، برای محقق شدن در پازل ترسیم شده این جریان نیازمند ملزوماتی است، که تامل در آنها تهدیدهای فراوانی برای آیندهی کشور به نمایش میگذارد.
جلسات مختلف فعالین اصولگرایان با رییسجمهور و بینتیجه ماندن هر یک از آنها، شاید بتواند سرنخ پیگیری این ماجرا باشد. چرا که آنچه از مجموع این نشستها به دست آمده نشان میدهد، جریان انحرافی قصد بازی تیمی را ندارد و با تکروی و جدایی از اصولگرایان به دنبال اجرای برنامههای خویش است.
از جمله تاکتیکهای معروف این جریان البته اختلافافکنی و ایجاد شکاف است که همین رویکرد را در رابطه با معتقدین به گفتمان انقلاب نیز دنبال کردهاند. ایجاد انشقاق در صف اصولگرایان اما با روشهای مختلفی از سوی جریان انحراف پیگیری میشود. یارگیری به طرق مختلف از گوشهای از بدنهی اصولگرایان، طرح مباحث اختلافانگیز در میان بخش دیگری از این جریان و حتی اتهامزنی به گروهی از منتقدین دلسوز دولت از جمله این اقدامات است.
نقطهی خطرناک این سناریو، تلاشهایی است که در راستای وادار ساختن احمدینژاد برای عبور از گفتمان اصولگرایی صورت میگیرد. این هدف با القای یک فضای دو قطبی دنبال میشود که از سویی با برافروختن هرچه بیشتر آتش دشمنی با هاشمی، هر آنکه را انتقادی به دولت داشته باشد در تیم مقابل قرار داده و از سوی دیگر با تدارک اقداماتی همچون بستنشینی اخیر احمدینژاد، موجبات اعتراض معتمدین به گفتمان انقلاب را فراهم میکند. این برنامه اما زمانی تکمیل میشود که با القای توهم توطئه، رییسجمهور و البته افکار عمومی را هم به این مساله مشغول میسازند که جریانی در دورن نظام با تمام قوا به دنبال کودتا وبراندازی دولت است.
جریان انحرافی البته از اتهام زنی به افراد سرسختتر هم دریغ نمیکند و با دنبال کردن تحولاتی همچون مفاسد اقتصادی سعی در خارج کردن گروهی دیگر از رقبا از بازی دارد.
اختلافافکنی میان قوا هم البته دستور کار دیگر این جریان است که به طرز عجیبی به آن دامن زده میشود. عدم رعایت بدیهیات قانون که این روزها صدای مجلس را در آورده شاید بهترین مثال برای این جریان باشد. با توجه به این فضا و همچنین هدف یاد شده در راستای انتخابات مجلس، به نظر میرسد میبایست ویژگیهای رفتاری جریان انحراف با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد.
ویژگیهای جریان انحرافی
1- ایجاد شخصیتی کاریزماتیک: چهرهی اصلی این جریان سعی میکند، با مواضع ساختارشکن خود و البته با چهرهای متفاوت شناخته شود دیگر اشخاص فعال حول وی نیز عمدتا در جهت تقویت این باور حرکت میکنند که فرد یاد شده دارای ویژگیها و شاخصههای ممتازی است. به عبارت دیگر این جریان به دنبال تولید یک پدیدهی شخصیتی کاریزماتیک است. این پدیده شخصیتی، لزوما هم نباید به عنوان یک کاراکتر مثبت شناخته شود. مهم تمایز وی با دیگران است. این تمایز میتواند مثبت یا منفی باشد؛ «بدنامی بهتر از گمنامی است». مروری بر اظهار نظر برخی از این افراد مانند «عباس امیری فر» دبیر کل جامعهی وعاظ ولایی، «علی اکبر جوان فکر» مدیر عامل ایرانا، «حمید افراشته» دبیر شورای مشاوران جوان ریاستجمهوری به خوبی رویکرد غلوآمیز آنان را در بزرگنمایی شخصیت مهرهای این جریان به نمایش میگذارد.
2- قاعده گریزی: ویژگی دیگر این جریان شکستن قواعد مرسوم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و ... است. قاعده گریزه یا ساختارشکنی در دو حوزهی گفتمان و عملکرد سیاسی به خوبی در ابعاد ماهوی این جریان قابل مشاهده است. شخصیت محوری این جریان، در قریب به اتفاق مواضعش سعی میکند به نوعی از خط قرمزهای اعتقادی، فرهنگی و عرفی عبور کند و موضعی متفاوت اتخاذ نماید.
در حوزهی عملکرد سیاسی نیز، این بیقاعدگی به وضوح نمایان است. به گونهای که میکوشند ساختار صفبندیهای سیاسی را در هم نوردیده و از میان تمام اقشار و طیفهای سیاسی، مذهبی و قومی و فرهنگی و هنری با هر تفکر و گرایشی، جذب نیرو کنند. بر این مبنا، گرچه خویش را منتسب به رییسجمهور اصولگرا میدانند، اما طبق شواهد، ارتباطات پنهان گستردهای با جریان تکنوکرات و جریان اصلاحات برقرار ساختهاند.
3- حرکت حقلهای و سطحبندی شده: بدین معنی که حلقههای مختلفی را برای برقراری ارتباط و پیگیری برنامههای خود دارند. این حلقهها سطح بندی شده و هر سطحی وظیفهای خاص ر ا برعهده دارد. به عنوان مثال حلقهی دانشجویی، راه انداختن جنبش وبلاگی و حمایت در فضای مجازی را مدیریت میکند. حلقهی مدیران دولتی، تقویت و نفوذ عناصر و عوامل موردنظر در بدنهی دولت را دنبال میکنند. همچنین در میان لایههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و ... فعال شده و نیرو جذب میکنند.
4- بهرهگیری از رویکرد ایدئولوژیک: با توجه به اهمیت نگرشهای فلسفی در عرصهی تئوریپردازی و عمل سیاسی، این جریان میکوشد با بهرهگیری از این شیوه، ضمن ایجاد سردرگمی و ابهام، جذابیتهای ذهنی ایجاد نماید. ادبیات رحیم مشایی مشهون از کاربرد واژگان و ادبیات فلسفی است. از طرف دیگر رویکرد ایدئولوژیک با تعریف خاص آن، در ادبیات این جریان تداوم دارد. این در حالی است که متخصصان حوزهی علوم انسانی بر این باورند که ادبیات التقاطی ارایه شده از سوی جریان انحراف، خالی از هرگونه ارزش علمی و بار ایدئولوژیک بوده و کاملا تبلیغاتی است. نگاه جدید به بحث مهدویت و توام با آن طرح مکتب ایرانی از اسلام با این رویه، قابل توجیه است.
5- حادثه سازی، مسئله آفرینی، بحران سازی: شاید بارزترین ویژگی این جریان، مسئلهسازی آنان برای کشور باشد. این ویژگی هرچه به جلو حرکت میکنیم با شدت بیشتر بروز مینماید. آنان برای حیات خود و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده نیازمند مسئلهسازی و بحران هستند. به عبارت دیگر جریان انحرافی را باید، جریانی «بحران زایی» دانست که حیاتش را فقط در تنشآفرینی تعریف کرده و از همین روست که رسانه برای آنها از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
6- اعتقاد به امتیازگیری، به ویژه به مدد اهرم رسانهای – سیاسی: با گذشت زمان و افزایش میزان آگاهی و شناخت جریانهای مذهبی و مردمی از ماهیت این طیف، آنان تلاش میکنند با به راه انداختن امواج تبلیغاتی از نظام امتیاز بگیرند و هزینههای آن را بر رییسجمهور تحمیل کنند. از ابزاهای آنان برای این امتیازگیری ترویج تئوری توطئه است. تا القا کنند، جریانی دنبال ضربه به دولت بوده و راه جبران این توطئهها، تامین خواستهها و مطالبات آنان در عرصهی مدیریت سیاسی کشور است.
الگوهای عمل سیاسی جریان انحرافی
فارغ از ویژگیهای یاد شده، آنچه که از اهمیت خاصی برخوردار است، راهبردهای عملیاتی این جریان در راستای نیل به اهدافشان است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تضعیف پارامترهای وحدت بخش اصولگرایان: آنگونه که عنوان شد یکی از استراتژیهای جریان انحرافی، ایجاد انشقاق در صف اصولگرایان است. در همین راستا این جریان برخی از معیارهای وحدت آفرین دربین اصولگرایان را مورد هجمه قرار داده تا با این اقدام بتواند در نبود زمینهی رقابت جدی با جریانهای دیگر، فضای دو قطبی مورد نیاز را بین اصولگرایان ایجاد نماید.
2- جدایی از روحانیت: رویکرد افراد شاخص این مجموعه در تبیین و تفسیر مباحث دینی، این شائبه را تقویت مینماید که آنان به نوعی استقلال فکری را در مقابل دستگاه روحانیت و حوزههای علمیه ترویج مینمایند. بیتوجهی مکرر به توصیهها و انتقادات مراجع و روحانیت و اخیرا موضعگیرهایی علنی علیه علمای شاخص، بیش از گذشته نشان میدهد که آنان تز «حرکت منهای روحانیت» را با جدیت دنبال میکنند.
3- تضعیف و به چالش کشاندن ساختارهای موثر در جامعه: تضعیف ماهرانه هیأتهای مذهبی، حوزههای علمیه، جامعهی مداحها به شیوههای گوناگون از دستآوردهای حرکت خزندهی این جریان است. ایجاد اختلاف بین این قشرها و موضعگیری علیه آنان با هدف کاهش سطح اثرگذاری آنان در تحولات سیاسی صورت میگیرد.
4- تکیه بر ادبیات اومانیستی و انسانگرایی لیبرال با التقاط مفاهیم دینی و الحادی
5- شبکهسازی: شبکهسازی به منظور رشد سریع و شتابان با تشکیل شورای راهبردی در دستور است. چرا که لیدرهای این جریان تصور میکنند تا زمان آغاز رقابتهای جدی آینده فرصت چندانی نیست تا به شیوههای معمول به عرضهی افکار و اندیشههای خود بپردازند. به ویژه اینکه به سست بودن پایگاه خود در میان افکار عمومی آگاهی دارند. این شبکهسازی با محوریت فضای مجازی و رسانهای و تکیه بر برخی صنوف و قشرها و عمدتاً با استفاده از تطمیع مالی پیگیری میشود.
6- استفاده از ارزشها و باورهای دینی: در کنار سو استفاده از باور مردم به مهدویت و فرهنگ انتظار، این طیف، ولایتمداری و اعتقاد مردم به ولایت فقیه را نیز در جهت اهداف گروهی در نظر میگیرند و بدین وسیله به دنبال کاهش فشارها و انحراف افکار عمومی از ماهیت خود هستند./
به گزارش الف در روز های اخیر جنجالهای خبری مختلفی در مورد عروسی زوج جدید بریتانیایی در رسانه ها منتشر شد . خبرها بسیار متفاوت بود ، موافقان و مخالفان داخلی و خارجی هرکدام نقدی متفاوت بر این مراسم زوجیت نگاشتند و هر کس از ظن خود با آنان و برخی رسانه ها یار شد .
اما آیا این مراسم فارغ از تمام سیاهی ها و حق خوری ها و مالیات به باد دادن ها و حتی گرفتن پنل های خبری رسانه های داخلی ، حتی صدا وسیمای معظم ! سپیدی برای ما نداشت ؟ آیا جناب ضرغامی که داد بزرگمایی آن را در رسانه دادند بهتر نبود در پایان فرمایشات از تولید کنندگان دستگاه متبوعه شون می خواستند نکاتی رو معین کنند تا تمام این موضوع سیاه برای ما سپید گردد ؟
دین ما دین ارزشهاست ، دین خلاقیتهای انسانی و بشر دوستانه و مشروع است ، ما موظفیم سپیدی میان هر سیاهی را که عبرت است و تجربه و نکته برداشت کنیم و به آن اهمیت دهیم !
حال این مراسم عریض و طویل هیچ نداشت ؟
بگذریم از شکوائیه ....
اما نکته : چرا در مملکت ملکه ی ماسون ها و پیر زن پیر دنیا دار ، عروسی مجللی بر گزار شد و دوست و آشنا و مخالف و موافق نقد نوشتند و سخن راندن و خلاصه ، ی نوکی به موضوع این زوجیت زدند اما ندیدند که این عروس عمرا در تهران دیده شود !!
آیا آرایش عروس های ما اینچنین است ؟
آیا این عروس مشکل هزینه داشته ؟
آیا www.scnow.com در گزارشی به قلم استیو اسمیت با درج این مطلب که نوشت: روز بیست و نهم آوریل، شاهزاده ویلیام و کیت ویلیام در وست مینیستر ابی (Westminster Abbey) مراسم عروسی پر هزینه خود را برگزار خواهند کرد. نفهمید که این زوج مشکل لوازم آرایی نداشته اند ؟ نمیدانست آنها از داشتن هیچ نوع برند آرایشی محروم نبوده اند ؟
برآورد می شود هزینه این مراسم بالغ بر چهل و هشت میلیون دلار باشد. آیا اگر این عروسی در ایران انجام می شد ۴۰ میلیون دلار هزینه فر و شینیون و رژ و مانیکور و ... عروس نمیشد ؟ و هشت میلیون باقی کل مراسم ؟؟؟
چرا رسانه های ما ندیدن این عروس بی آرایش و این داماد زیر ابرو برنداشته و مو به فلان مدل نداده ! آیا برای رسانه های ما فقط نشان دادن کالسکه تشریفات سلطنتی و اطلاع مردم از این ضیافت مجلل سود دیگری نداشت ؟ ( گرچه اطلاع آن نیز بی تحلیل سود نداشت )
توصیه میکنم به این خانوم بازیگر که با دقت تصاویر این عروسی رو ببینه که در قلب بریتانیا برگزار شد و عروسش لاک قرمز نداشت !
آهایییییی مریم مقدس من !! چرا این چنین صورت معصوم مادر عیسی ابن مریم را به ابتذال کشیدی ؟
مگر نه اینکه تو بازیگر نقش یکی از پنج زن اسوه عالم بودی ؟ تصویر من از تو تصویر چهره مقدسی است .آیا شما در مراسم افتتاح رنگ بیشتری از این عروس بریتانیایی نداری؟
برگردید بالا ! دوباره به تصویر عروس انگلیسی بنگرید !
آیا حضور بانوان ( البته نه همه ) در عروسی های ما با چنین لباس پوشیده ای است ؟
خانم اوتادی ! شما بازیگر سینما ی جمهوری اسلامی هستید ! آیا آرایش چهره عروس ماسونی بریتانیا نزدیک تر نیست به اخلاق و آداب اسلامی؟
برای تصاویر زننده تر و بیشتر و عمیق تر سرچی کنید در گوگل ! تا بیشتر بهرمند شوید و اگر شک دارید در غروب همین روزها به تالار وحدت مراجعه کنید . فراوانند هنرپیشگان آکواریومی که برای زنندگی و تهوع رقابت میکنند !
آما حرف آخر !
جناب ضرغامی و همه مدیران این سرزمین ! من جای شما بودم از عروس بریتانیایی در کنار همه انتقادها ی صحیح و درستی که نمودید برای بازیگران سینما و سازمان های شما نیز صحبت میکردم ... برای همه آنها که در سریال ها آنچه را که نیست می سازند و آنچه را که دوست نداریم می پوشند و آنچه را که غنا می دانیم می نوازند ! برای آنان که از شهدا و فقط نماد نشان می دهند آن هم نا صحیح و برای آنان که با رانت و مافیا سعی در پایمال کردن ارزشها دارند ! البته این با حضور نیروهای حزب اللهی و متعهد در سازمانها و مردم غیرتمند هرگز پیروز نخواهند شد . هرچند که سیاهی لشکرشان فزون تر از سپیدی ما باشد . چرا که وعده اللهی این است و خداوند وعده داد مستضعفان وارثان زمینند. .
دانلود سخنرانی دیگری از حدادیان در مورد مشایی
در حالی که سعید حدادیان پس از انتشار فایل صوتی سخنان وی در ماه رمضان گذشته علیه اسفندیار مشایی برای نخستین بار در سالهای اخیر به مراسم بیت رهبری دعوت نشده بود، وی بعنوان فردی عادی در قسمت عزاداران در مراسم شب گذشته شرکت کرد و پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبرانقلاب نیز تصویر وی را منتشر کرد.
وی چند ماه پیش در گفتگویی با یک روزنامه صبح گفته بود: بیت هیئت ماست. اگر به آن دعوت نشدیم میرویم و پای منبر دیگران مینشینیم و از مراسم بهره میبریم، اگر بخواهیم دنبال این حرفها باشیم که هیچ، کارهای اجرایی زیادی پیشنهاد شد، اما قبول نکردم. ما هیچ حسنی را جز نوکری آقا نمیدانیم. اگر دعوت نکردند راهمان که میدهند برویم و گریه کنیم... خدا کند اگر روزی دعوتمان نکردند به خاطر این نباشد که از صراط مستقیم خارج و دچار لغزش شده باشیم اگر دلیلش پیری و ناتوانی و نابلدی باشد،اشکالی ندارد. روی منبر نرویم به منبر و مراسم که میتوانیم برویم.
حاج سعید حدادیان در گفتگویی با انتقاد از انتشار فایل صوتی سخنانش پس از گذشت 8ماه از آن برنامه گفت: تاریخ دقیق سخنان بنده به برنامه مناجات شب اول ماه رمضان سال گذشته یعنی حدود 8ماه قبل برمی گردد که اخیرا جریان انحرافی آن را با سوء نیت به صورت گسترده در سایت ها منتشر کرد تا به این وسیله جلوی انتقاد نیروهای انقلابی را بگیرد.
وی با اشاره به انتقاد آیت الله علم الهدی و آیت الله خاتمی در خطبه های نماز جمعه نسبت به دولت تاکید کرد: آقای احمدی نژاد در پاسخ به این انتقادها گفت بیائید با مشایی مناظره کنید و البته همه میدانیم که مناظره یک عالم دینی با کسی مثل مشایی تحقیر علماست و منم در آن زمان برخورد تاخیری کردم.
این مداح با تاکید بر اینکه آقای احمدی نژاد در آن زمان هیچ ایرادی به بنده نگرفت تصریح کرد: رئیس جمهور پس از آن جلسه پیغامی را به بنده داد با این مضمون که فلانی شما که دانشگاهی هستید چرا حرف من را متوجه نمی شوید.
وی افزود: تا همین چند وقت پیش آقای احمدی نژاد در شرایط مختلف با ما ارتباط داشته و یکبار هم نشد که به بنده بابت آن انتقاد ، گلایه و شکایتی کند.
سعید حدادیان با بیان اینکه توزیع این فایل صوتی پس از گذشت 8ماه سوال برانگیز است گفت: دست جریان انحرافی دولت برای جلوگیری از انتقاد نیروهای انقلابی در توزیع و انتشار گسترده این سخنان در کار است و مطمئن باشید که با اینگونه اعمال راه به جایی نخواهند برد.
وی افزود: کسانی که با اینگونه اعمال قصد لطمه به آبروی یک نوکراهل بیت را دارند بدانند که آبروی ما دست حضرت زهراست و تا جایی که جان در بدن داریم در مسیر ولایت مقابل جریان های انحرافی ایستاده و از مواضع اصولی خود عقب نشینی نمی کنیم.
به نوشته فاطمیون، این مداح همچنین با اشاره به اینکه منظور بنده از زشتی را اهل حدیث متوجه می شوند اظهار داشت: نباید برای زشتی در یک انسان جایی وضع کنید زیرا زشتی یک انسان می تواند در پیشانی یا بازو و یا در چشمانش باشد که البته آن عیب را می تواند بپوشاند.
حاج سعید حدادیان ادامه داد: این حرف بنده را علما و البته دادگاه خوب متوجه می شوند و آقایان برای محکوم کردن آن تلاش نکنند چون مبنای تفسیری دارد و برخی از آن اشتباه برداشت کرده اند.
وی همچنین شایعه دستگیریش توسط دادگاه را تکذیب کرد و گفت: انتشار اینگونه اخبار دروغ در سطح جامعه به علت صدمه زدن به آبروی نوکر اهل بیت است و این در حالیست که نمی دانند آبروی ما دست اهل بیت است که خدا کند در محضر آنان شرمنده نباشیم.
وی در پایان با تاکید بر اینکه تنها راه نجات از فتنه های آخر الزمان حرکت در مسیر ولایت است گفت: ولایت فقیه است که انقلاب را از انحراف نجات می دهد و در تمام عرصه های باید گوش به فرمان آقا حرکت کنیم.